سلام عشق های من شب نیمه شعبان امسال چون ساعت شش و نیم تا هشت ارشیا کلاس زبان داشت همگی حاظر شدیم و اول رفتیم ارشیا رو گذاشتیم کلاس و بعدش رفتیم یه چرخی تو خیابون زدیم. یه جای از خیابون نون و ماست و خیار می دادن. دیدن صورت ماستی ملت خیلی با مزه بود. بعدش رفتیم شیرینی گرفتیم و رفتیم دنبال ارشیا و اومدیم خونه. بعدش هم رفتیم خونه عمو یحیی دیدنی نینی جدیدشون امیرحسین کوچولو. 💖💖💖💖💖💖💖💖💖 صبح روز سه شنبه هم بابا رفت نرمه و ما هم از خدا خواسته رفتیم خونه باباجون. بعد از ظهر پانیا با مامانی و خاله و کیان رفتن مولودی و من ارشیا موندیم که یعنی ارشیا تکلیف های چرتکه شو انجام بده. ...