نی نی گل مهمون باباجون
دیشب عمه زهره اومد خونمون. عمو اینا بیرون بودن. وقتی اومدن زن عمو اومد عکس های آتلیه آجی زهرا رو نشونمون داد. خیلی ناز شده بودن. امروز صبح عمه زهره بعد از صبحانه رفت بابا هم رفت نونوایی. بابا آرش که رفت سر کار بلافاصله خوابت برد. وقتی بیدار شدی بردمت حمام بعدش هم دایی اومد دنبالمون رفتیم خونه باباجون. نی نی گل رو هم با خودمون بردیم. تا دایی بیاد با گل پسرم یه کم تو حیاط نشستیم. بعدش رفتی تو کوچه یه کم خاک بازی کردی. کلی دعوات کردم آخه بچه تو نباید یه ساعت تمیز بمونی خونه باباجون هم کلی با دایی ها به قول خودت بدو بدو بازی کردی. ...