گل پسرم مریض شده
صبحی از خواب که بیدار شدی صدات حسابی گرفته بود. سرفه می کردی. دایی اومد تا ببردت خونه باباجون و من بابا آرش رو هم رسوند دانشگاه. از دانشگاه که اومدم مامانی زنگ زد گفت که ارشیا حالش خوب نیست. من هم واست نوبت گرفتم بردمت دکتر. دایی اومد بردمت دکتر. الان هم تو یه خواب نازی. ایشاالله که زودتر خوب شی. ...