آقا ارشیاآقا ارشیا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 10 روز سن داره
اجی پانیااجی پانیا، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره
مامانمامان، تا این لحظه: 37 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره
بابابابا، تا این لحظه: 45 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره
کیانکیان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره
آجی زهراآجی زهرا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 16 روز سن داره
امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره
الناالنا، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 12 روز سن داره
محمد ماهانمحمد ماهان، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره
رادمهررادمهر، تا این لحظه: 6 سال و 1 ماه سن داره
زبان اموزی پانیازبان اموزی پانیا، تا این لحظه: 6 سال و 2 ماه و 22 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

ارشیا و پانیا گلای ناز مامان

کلماتی که پانیا اشتباه می گه

  یه باره تصمیم گرفتم تو این پست کلمات یا جملاتی که پانیا اشتباه می گه رو بنویسم تا هیچ وقت یادم نره! ۱. ‌آبلالو: ‌آلبالو ٢. من بدلم: ‌من بلدم ٣. چاقوچو: ‌چاقو  ٤. عگوسک:‌ عروسک ٥. خی شول: ‌خیار شور ٦. جادیمدی: ‌جا مدادی ٧. نسکامه: ‌نسکافه ٨. سی مم: ‌سیب زمینی ٩. تتو: ‌پتو ١٠. ماکانی: ‌ماکارونی ١١. خبه: ‌خیمه ١٢. آشپزونه: ‌آشپزخونه ١٣. بیسونی: ‌بیسکویت ١٤. ممک: ‌نمک ١٥. موچو: ‌مورچه ١٦. قوربابه: ‌قورباغه ١٧. ننار:&nb...
17 شهريور 1397

پانیا و شلیل

  سلام گلای ناز من تو این پست می خوام یه خاطره بامزه از پانیا رو ثبت کنم تا همیشه یادم بمونه. بابا از بچگی همیشه به ارشیا می گفت شلیل حالا چرا خودمم هیچ وقت نفهمیدم بعضی وقتا که می خواست صداش کنه می گفت : ‌شلیل بیا😁 چند روز پیش بابا میوه گرفته بود و یکی از اقلامش شلیل بود. منم واسه بچه ها گذاشتم خنک بشه و بعدش براشون شستم و اوردم.  پانیا یه شلیل و خورد و انگاری که به دهنش مزه کرده بود دوباره اومد گفت مامان من دوباره می خوام. گفتم چی؟ ‌ولی اسم شلیل یادش رفته بود!  ‌یه کم فکر کرد کرد و گفت: ‌مامان از همونا که ارشیا بود!! ‌وای منو می گی ‌واقعا هم شوکه ش...
11 تير 1397

هدیه نی نی وبلاگ و سومین جلسه کلاس شنا

  دیروز پست چی هدیه نی نی وبلاگ رو اورد و آقا ارشیا غرق در شادی شد.     امروز هم صبحی بابا شب کار بود و با دایی سعید رفتی کلاس شنا و بعدش منو پانیا اومدیم استخر و تا شما حاظر شدی و لباس پوشیدی بابا از سر کار اومد و بعدش اومد دنبالمون. امروز عصر بابا جون زهرا( ‌بابای زن عمو) ‌فوت شد و رفتن نوراباد. خیلی بد بود و ناراحت کننده. خدا رحمت شون کنه. ...
6 تير 1397

کارنامه پایان سال دوم

    سلام گلای نازم   دیروز رفتیم مدرسه ارشیا و کارنامه شو گرفتیم. همون طور که انتظار داشتم همش خیلی خوب بود. ولی گفتن که این ترم، ‌ترم ٧ ندارن و باید تا ترم بعد صبر کنی. آخه ترم پیش نرفتی کلاس. کانون زبان هم زنگ زدم گفتن حتما باید کلاس سومی باشی جون سطح کلاساشون بالاست. وقتی گفتم ٦ ترم زبان از قبل رفتی گفتن بیاریدش واسه مصاحبه ولی بابا گفت نه شاید اذیت بشه.       طبق قولی که به گل پسرم داده بودیم جایزه کانامه ی امسالش یه دوچرخه نو بود. امروز صبح بابا از سر کار اومد بعدش با گل پسرم رفتن واسه خرید دوچرخه چون با یکی از همکاراش وعده کرده بود تا با هم برن من دیگه...
22 خرداد 1397
2480 65 25 ادامه مطلب

خلاقیت

  میگن واسه بچه هاتون کتاب بخرید تا خلاقیت شون بره بالا. در مورد پانیا که این طوری جواب داد. 😅😅 راستی بابا قرار بود پری روز از نرمه بیاد ولی زنگ زد که روز بیشتر می مونه. ما هم جم و جور کردیم شب رفتیم خونه باباجون. از دست شما دو تا و کیان تصمیم گرفتم دیگه شب اونجا نرم.  دیروز هم با دایی سعید اومدیم خونه. وای که چقدر وایه برگشت لحظه شماری می کردم. بابا هم عصرش از نرمه اومد. امروز بابا روز کار بود و عصر که از سر کار اومد بعد رفتیم پارک.     دفعه پیش پانیا هم سوار شد ولی این بار گفت نمی خوام سوار شم.   بعد از پارک هم اش گرفتیم ولی آش این بار اصلا خوب نبود معلوم بود روزه حسا...
9 خرداد 1397