اولین روز عید نوروز ۹۶
سلام گل پسرم امروز صبح بابا از سر کار اومد. بعدش با بابا شما یه ساعتی خوابیدی . بعد ناهار عمو داریوش اینا با بابابزرگ اینا اومدن خونمون و قرار شد با هم بریم مبارکه. قبل از اون رفتیم خونه عمه زینب اینا که خونه نبودن و بعدش با بابابزرگ اینا رفتیم خونه باباجون. از خونه باباجون هم راهی مبارکه شدیم. شما می خواستی سوار ماشین عمو داریوش بشی ولی دیدم شور رو از مزه می بری واسه همین هم بهت اجازه ندادم. شما هم یکم گریه کردی ولی بعد زود فراموش شد. از مبارکه که برگشتیم خونه عمو یحیی اینا اومدن خونمون و چند دقیقه بعدش عمه زهره اینا. عمه زهره که رفت با عمو یحیی اینا رفتیم خونه عمو شهریار و بعد خونه عمه زینت. تو ماشین هم با امیرعلی سر...