آقا ارشیاآقا ارشیا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره
اجی پانیااجی پانیا، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 26 روز سن داره
مامانمامان، تا این لحظه: 37 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره
بابابابا، تا این لحظه: 45 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره
کیانکیان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره
آجی زهراآجی زهرا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره
امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره
الناالنا، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره
محمد ماهانمحمد ماهان، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره
رادمهررادمهر، تا این لحظه: 6 سال و 30 روز سن داره
زبان اموزی پانیازبان اموزی پانیا، تا این لحظه: 6 سال و 2 ماه و 21 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره

ارشیا و پانیا گلای ناز مامان

پروژه از شیر گرفتن دخترم

  سلام دختر نازم دیشب تصمیم گرفتم فردا که عید غدیره دیگه از شیر بگیرمت. وای که آخرین بارایی که بت شیر می دادم چقدر حس غریبی داشتم اینکه شاید این آخرین باری باشه گه لذت شیر دادن به یه بچه رو احساس کنم. امروز صبح هم که از خواب بیدار شدی روی سینه هام چسب زدم و گفتم هاپو گاز گرفته شما هم خیلی عجیب قبول کردی و دیگه اصلا بهونه نکردی! اصلا فکر نمی کردم که از شیر گرفتنت اینقدر راحت باشه. از شیر گرفتن داداش جون دوماهی طول کشید. البته داداش رو اول روزها بش ندادم و بعد شب رو قطع کردم ولی شما رو اول شیر شبانه رو قطع کردم و بعد روز.  از ۲۳ مرداد دیگه شب ها شیر نخوردی. ...
18 شهريور 1396

قطع شدن شیر شب

  سلام دختر نازم دیشب دیگه بت شیر ندادم و بدون اینکه شیر بخوری خوابیدی. شب هم یکی دوبار بیدار شدی زیاد اذیت نکردی گفتم شیر نیست و خوابیدی. بابا روز کار بود سر شب تو دلم ولوله بود فکر می کردم اذیت کنی و بابا چون صبح زود می خواست بره سرکار اذیت بشه. همش می گفتم ای کاش می زاشتم واسه شب کاری های بابا ولی خدا رو شکر اذیت نکردی.
24 مرداد 1396