آش نذری
پری روز بابا بزرگ اینا اومدن اینجا گفتن که واسه آش نذری فردا بریم نرمه. واسه همین دیروز صبح بابا عمو یحیی اینا رفتیم نرمه. عمه زینب اینا هم اونجا بودن. مامان بزرگ آشو عصر پخت عمه زینت هم اومد. تو پژمان هم کلی با هم بازی کردین. ساعت ٧/٥ خونه بودیم. بابا آرش شب کار بود. زن عمو هم نبود. واسه همین زنگ زدیم دایی سعید شب اومد پیشمون. صبحی هم تو باهش رفتی خونه بابا جون.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی