آقا ارشیاآقا ارشیا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره
اجی پانیااجی پانیا، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره
مامانمامان، تا این لحظه: 37 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره
بابابابا، تا این لحظه: 45 سال و 1 ماه سن داره
کیانکیان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره
آجی زهراآجی زهرا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 8 روز سن داره
امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 19 روز سن داره
الناالنا، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره
محمد ماهانمحمد ماهان، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره
رادمهررادمهر، تا این لحظه: 6 سال و 23 روز سن داره
زبان اموزی پانیازبان اموزی پانیا، تا این لحظه: 6 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره

ارشیا و پانیا گلای ناز مامان

هفتمین روز عید ۹۶

1396/1/7 20:47
180 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

سلام گل من.

امروز صبح با آنا و بابابزرگ رفتیم بهارستان خونه عمو جهان گیر و بعدش با اونها رفتیم خونه عمو داریوش.

بعد ناهار هم برگشتیم. عصری هم شما بابا ارش دوباره رفتین خونه بابازرگ و از اونجا فروشگاه و شما اولین بستنی سال ۹۶ رو خریدی!

امروز هم یه دسته گل حسابی اب دادی که خدا رو شکر به خیر گذشت.

از خونه بابا بزرگ که برگشتین بابا رفت سراغ ماشین تا پنچر گیری کنه و بعدش هم شما رفتی پیش بابا! چند دقیقه بعدش یه صدایی اومد و دیدم بابا داره می گه این چه کاری بود کردی؟

وقتی اومدم بیرون از دیدن اون لحظه ماشین جا خوردم. ماشین رو جک بود و شما رفتی پیچ های چرخ مخالف رو باز کردی و چرخ از جاش در رفته بود ماشین اومده بود پایین! 

فقط جک شکست و شما و بابا و البته ماشین چیزی تون نشده بود!

بابا گفت من اون ور ماشین بودم ندیدم ارشیا داره چیکار می کنه!

خلاصه به خیر گذشت.

بابا امشب شب کاره و دایی محمود اومده پیشمون.

پسندها (1)

نظرات (0)