آقا ارشیاآقا ارشیا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 4 روز سن داره
اجی پانیااجی پانیا، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره
مامانمامان، تا این لحظه: 37 سال و 11 ماه و 24 روز سن داره
بابابابا، تا این لحظه: 45 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره
کیانکیان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره
آجی زهراآجی زهرا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره
امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره
الناالنا، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره
محمد ماهانمحمد ماهان، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره
رادمهررادمهر، تا این لحظه: 6 سال و 25 روز سن داره
زبان اموزی پانیازبان اموزی پانیا، تا این لحظه: 6 سال و 2 ماه و 16 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

ارشیا و پانیا گلای ناز مامان

اقا ارشیا زخمی شده

1396/2/3 23:20
116 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل پسرم

امروز صبح بابا رفت نرمه ، شما هم رفتین مدرسه،

حوالی ساعت ده بود که خاله معصومه زنگ زد گفت دیشب خواب پانی رو دیدم. 

ظهر که اومدی دیدم یه حالی هستی و خیلی مظلوم اومدی داخل. هر وقت این طور دیدمت یعنی یه بلایی سرت اومده. تو نگاه اول که سالم بودی و بعد خودت سرت رو نشونم دادای و گفتی دوستم در کلاس رو محکم بست منم پشت در بودم در خورد تو سرم.

حسابی ورم کرده بود و یه کوچولو زخمی شده بود.

عصری هم رفتیم باهم از مغازه اقای ایرجی ماژیک وایت برد گرفتیم و البته سالاد ماکارونی که شما خیلی دوست داری.

بابا عصری از نرمه برگشت.

توی محاسبه جمع و تفریق های ذهنی یه کم مشکل داری و امروز کلی اذیت کردی تا تکالیف ریاضی تو انجام دادی.

پسندها (1)

نظرات (0)