اولین حسینیه سال 96
سلام گلم
امروز چهارمین روزیه که بابا رفته نرمه.
امروز صبح شما و آجی پانی زود از خواب بیدار شدید. بعد صبحانه هم رفتیم خونه باباجون.
دایی مهدی و دایی محمد هم اومده بودن. کیان هم اومده بود.
دیشب می خواستی بمونی تا بری حسینیه ولی چون خورده بودی زمین دیگه دلم آشوب شد و برگشتیم خونه ولی امشب دیگه موندی تا با دایی ها بری حسینیه.
همچنان پای ثابت خیمه هستی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی