آقا ارشیاآقا ارشیا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 4 روز سن داره
اجی پانیااجی پانیا، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره
مامانمامان، تا این لحظه: 37 سال و 11 ماه و 24 روز سن داره
بابابابا، تا این لحظه: 45 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره
کیانکیان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره
آجی زهراآجی زهرا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره
امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره
الناالنا، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره
محمد ماهانمحمد ماهان، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره
رادمهررادمهر، تا این لحظه: 6 سال و 25 روز سن داره
زبان اموزی پانیازبان اموزی پانیا، تا این لحظه: 6 سال و 2 ماه و 16 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

ارشیا و پانیا گلای ناز مامان

باشگاه فجر

1396/7/14 21:34
155 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر کونگ فو کار من

دیروز از نرمه که اومدیم بابا شب کار بود و چون تنها بودیم دایی محمود اومد پیشمون تا هم اینکه فردا صبح باهاش بریم باشگاه فجر. چون تا بابا از سر کار می یومد دیر می شد. 

صبح هم تا رسیدیم مراسم شروع شده بود. من که اصلا فکر نمی کردم قضیه این قدر جدی باشه. بچه ها همه دو به  دو، دو دور با هم مبارزه کردن و بعدش قرار بود از مدال اوران شهر تجلیل بشه و در نهایت شال بند های شما اهدا بشه. 

بابا واسه مبارزه دوم شما رسید. دلم آب می شد واست و قربون صدقت می رفتم. دلم می خواست بیام وسط تاتمی و بوست کنم.

آجی پانی اذیت می کرد و کلاه مبارزه می خواست‌. بابا بردش بیرون. من از بچه هایی که دم در بودن پرسیدم مراسم تا چه ساعتی طول می کشه؟ گفتن تا ۱۲ الی ۱.

من که دیدم آجی پانی دیگه قابل کنترل نیست با دایی محمود برگشتم خونه و شما و بابا ۱۲ اومدین خونه.

ولی شال بند شما رو نداده بودن و قرار شده بود بری باشگاه پارس بگیری.

پسندها (1)

نظرات (0)