آقا ارشیاآقا ارشیا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 4 روز سن داره
اجی پانیااجی پانیا، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره
مامانمامان، تا این لحظه: 37 سال و 11 ماه و 24 روز سن داره
بابابابا، تا این لحظه: 45 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره
کیانکیان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره
آجی زهراآجی زهرا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره
امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره
الناالنا، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره
محمد ماهانمحمد ماهان، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره
رادمهررادمهر، تا این لحظه: 6 سال و 25 روز سن داره
زبان اموزی پانیازبان اموزی پانیا، تا این لحظه: 6 سال و 2 ماه و 16 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

ارشیا و پانیا گلای ناز مامان

پنجمین جلسه کلاس زبان

1396/7/30 23:35
214 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام عشقولیای من

امروز بابا شب کار بود. پس زحمت کلاس آقا ارشیا افتاد گردنش. ارشیا از مدرسه که اومد حسابی خسته بود ولی حاظر هم نشد بخوابه. وقتی می رفت کلاس رسما داشت چرت می زد. پانیا هم نخوابید و حسابی اذیت کرد. عصر هم حاظر شدیم که اول بریم داداش جون رو از کلاس ورداریم و بعد بریم فروشگاه‌. پانیا چون خوابش می یومد نق می زد و نمی زاشت لباس بپوشونمش. 

دو تا خبر بد:

۱. امروز ارشیادیکته شد ۱۷گریه با اینکه خیلی تمرین کرده بود ولی فکر کنم تو خواب نوشته بود!!!! 

۲. دومی بدتره، اینکه بعد فروشگاه ارشیا با بابا رفت باشگاه تا شال زرد و حکم ارشیا رو بگیرن ولی وقتی برگشتن بابا گفت ارشیا کلا رد شده بود و باید دوباره آزمون بده.😞😫😟😭😭😭😭

شب هم با اینکه جوجو ها خسته بودن ولی در برابر خواب مقاومت می کردن. واسه همین اول زنگ زدیم خاله فرحناز و بعدش دایی محمد تا جوجوها رضایت بدن بخوابن!

پسندها (1)

نظرات (0)