پروژه از شیر گرفتن دخترم
سلام دختر نازم
دیشب تصمیم گرفتم فردا که عید غدیره دیگه از شیر بگیرمت. وای که آخرین بارایی که بت شیر می دادم چقدر حس غریبی داشتم اینکه شاید این آخرین باری باشه گه لذت شیر دادن به یه بچه رو احساس کنم.
امروز صبح هم که از خواب بیدار شدی روی سینه هام چسب زدم و گفتم هاپو گاز گرفته شما هم خیلی عجیب قبول کردی و دیگه اصلا بهونه نکردی! اصلا فکر نمی کردم که از شیر گرفتنت اینقدر راحت باشه. از شیر گرفتن داداش جون دوماهی طول کشید. البته داداش رو اول روزها بش ندادم و بعد شب رو قطع کردم ولی شما رو اول شیر شبانه رو قطع کردم و بعد روز.
از ۲۳ مرداد دیگه شب ها شیر نخوردی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی