آقا ارشیاآقا ارشیا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره
اجی پانیااجی پانیا، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره
مامانمامان، تا این لحظه: 37 سال و 11 ماه و 23 روز سن داره
بابابابا، تا این لحظه: 45 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره
کیانکیان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره
آجی زهراآجی زهرا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره
امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 20 روز سن داره
الناالنا، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره
محمد ماهانمحمد ماهان، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 13 روز سن داره
رادمهررادمهر، تا این لحظه: 6 سال و 24 روز سن داره
زبان اموزی پانیازبان اموزی پانیا، تا این لحظه: 6 سال و 2 ماه و 15 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره

ارشیا و پانیا گلای ناز مامان

عمر مامان 5 ماهه شدی

1395/1/10 17:02
144 بازدید
اشتراک گذاری

 

دختر نازم اولا پنج ماهگیت مبارک

دوما عیدت مبارک.

سال ۹۵ هم شروع شد گلم امیدوارم امسال سال خوبی برات باشه

توی این ماه هم مطابق ماه های پیش درگیر گریه هات و مدفوع سبزت بودم.

۲۸ اسفند واسه اخرین بار البته تو سال ۹۴ بردمت دکتر و قرار شد رژیم غذایی رو ادامه بدم.

همش داشتم به این فکر می کردم عید امسال بدون گز و شیرینی چی کار کنم.

مگه داریم مگه میشه

که البته چند روزه با اینکه رژیم رو کامل رعایت می کنم رنگ پی پیت حسابی بدتر شده.

چند بار هم به اون شماره که دکتر میر طلایی داده بود زنگ زدم ولی کسی گوشی رو ور نداشت.

خونه تکونی امسال هم حسابی با وجود خانوم مختصر انجام شد.

مامان زن عمو منیژه هم  ۲۶ اسفند فوت شدن.

واسه مراسم خاک سپاری ما هم رفتیم ولی شما که اجازه ندادین که من مطابق مردم عادی باشم. تا ملت تو خونه بودن من تو کوچه شما رو تاب می دادم و سر خاک هم توی ماشین بودم.

تو ماشین که بودیم شما بد جور گریه می کردی و من واسه اروم شدنت داشتم می زدم به شیشه یه خانومی بنده خدا فکر کرد اتفاقی افتاده شروع کرد به دویدن سمت ما که وقتی فهمید جریان چی بوده کلی خندید.

واسه مراسم سوم و هفته دیگه نرفتیم . ولی روز عید رفتیم خونه بابای زن عمو که من کل مجلس تو آشپز خونه بودم.

سال ۹۵ ساعت ۸ و ۸ دقیقه تحویل شد. بابا هم که شب قبل رفته بود سر کار صبح دو ساعتی زودتر اومد تا موقع تحویل سال خونه باشه.

امسال عید هم مطابق سال های پیش مسافرت نرفتیم.

البته هوا هم مساعد نبود. ولی بابا قوول داده اردیبهشت بریم پا بوس اقا امام رضا.

این جا نوشتم ببینم بابا به قولش عمل می کنه یا نه.

راستی از امروز پوشک شماره ۴ استفاده می کنی. بیشتر از من دادا ارشیا خوش حاله که به قول خودش به دادا کیان رسیدی.

فردا روز مادره. و من...

 

 

پسندها (2)

نظرات (0)