آقا ارشیاآقا ارشیا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره
اجی پانیااجی پانیا، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 25 روز سن داره
مامانمامان، تا این لحظه: 37 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره
بابابابا، تا این لحظه: 45 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره
کیانکیان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره
آجی زهراآجی زهرا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره
امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره
الناالنا، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره
محمد ماهانمحمد ماهان، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره
رادمهررادمهر، تا این لحظه: 6 سال و 29 روز سن داره
زبان اموزی پانیازبان اموزی پانیا، تا این لحظه: 6 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره

ارشیا و پانیا گلای ناز مامان

بابا چشمامو ببین

1392/6/27 13:19
276 بازدید
اشتراک گذاری

امروز صبح وقتی بابا از سر کار اومد خواب بودی. بابا با قلقلک بیدارت کرد. یه کم با هم بازی کردین بعدش بهش گقتی بابا ببین چند روزه که بستنی نخوردم چشام چه جوری شدهسبز. بابا از این حرفت جا خورد کلی هم ذوق کرد. بعدش گفتی من دو روزه که خونه باباجون نرفتم. این بار دیگه راست می گفتی واقعاً دو روز بود که خونه باباجون نرفته بودی.

یه کم بعد بابا رفت خیابون مامانی هم زنگ زد که دایی داره میاد دنبال ارشیا. هنوز دایی نیومده بود که بابابزرگ اومد خونمون. بعدش هم دایی و باباجون اومدن یه کم پیش بابابزرگ نشستن و بعد هم باهاشون رفتی. بابابزرگ از حیاط خونشون یه انار واست اورده بود. موقع رفتن گفتی مامان انارمو نخوری تا بیام. باباجون هم از این حرف کلی برات ذوق کرد.

پسندها (2)

نظرات (2)

مامان اهورا
31 شهریور 92 8:34
به به...وبلاگت چقدر قشنگ شده عزیزم!!!

راستی مامان به اون سایتی که گفتم رفتی؟؟؟!!عکس درست کردی؟؟؟!!!







سلام خاله مرسی
تو اون سایت نه ولی یه سایت دیگه پیدا کردم فهمیدم چه طور عکس درست کنم.

مامان پانیمامان پانی
12 بهمن 96 21:12
محبت