آقا ارشیاآقا ارشیا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 10 روز سن داره
اجی پانیااجی پانیا، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره
مامانمامان، تا این لحظه: 37 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره
بابابابا، تا این لحظه: 45 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره
کیانکیان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره
آجی زهراآجی زهرا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 16 روز سن داره
امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره
الناالنا، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 12 روز سن داره
محمد ماهانمحمد ماهان، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره
رادمهررادمهر، تا این لحظه: 6 سال و 1 ماه سن داره
زبان اموزی پانیازبان اموزی پانیا، تا این لحظه: 6 سال و 2 ماه و 22 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

ارشیا و پانیا گلای ناز مامان

بعد دو هفته

1397/9/9 22:39
1,066 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گلای نازم

دو هفته ای هست که پست نذاشتم. خودم هم باورش برام سخته. می یومدم سر می زدم ولی نمی توستم بنویسم. اصلا چند وقت که ننویسی دیگه رشته ی کار از دست آدم می ره. انشالله از این به بعد منظم تر بشم.

از دو هفته پیش شروع می کنم ۲۶ آبان تا ۲ آذر.

سه شنبه پانیا رو با بابا بردیم واسه پایش سه سالگی. دخترکم چندان وزن نگرفته بود و قرار شد دو ماه دیگه بریم.

خودم ۶ کیلو وزن کم کرده بودم و این یه موفقیت بزرگ بود✌👌

گفتن ارشیا هم باید پایش بشه و قرار شد ۵ شنبه ارشیا رو ببرم. روز سرد و بارونی بود. قبلش یه سر هم مدرسه ارشیا رفتیم و فرم تاییدیه پزشکی بهم دادن واسه تیم شطرنج ارشیا

که جمعه صبح بابا با ارشیا بردنش درمانگاه تا یه دکتر مهر و امضاش کنه.

اینم جوجوهام روز ۵ شنبه ۱ آذر موقع برگشت از درمانگاه👇👇👇

چهار شنبه هفته پیش هم دوباره با پانیا رفتیم مدرسه توحید واسه سومین جلسه اولیای ارشیا اینا در مورد مهارت های فرزند پروری.

اونجا پانیا با یه دختر تقریبا یک ونیم ساله به اسم آوا جور شده بود و می گفت مامان ببریمش واسه خودمون.

پنج شنبه هم بابا روز کار بود و واسه کلاس چرتکه ارشیا زنگ زدم به دایی سعید. خودم و پانیا هم باهاش رفتیم و تا واسه پانیا پارچه بگیرم و بدم زن دایی راضیه واسش لباس بدوزه. خیلی راه رفتیم و دخترم خسته شد. وسطش هم گفت مامان دست شویی دارم داره می ریزه. شانس اوردیم نزدیک بیمارستان امیرالمومنین بودیم. بقلش کردم و دویدم سمت بیمارستان و رفتیم سرویس بهداشتی و به خیر گذشت.

اینم مدل لباسی که به زن دایی گفتم از روش بدوزه👇👇.

امروز هم دوباره بساط داشتیم.👇👇👇

اینم نتیجه ی کار👇👇👇

پسندها (13)

نظرات (9)

مامان پریمامان پری
12 آذر 97 11:23
به سلامتی
پیروز باشین و برقرار گل
مامان ارشیا و پانیا
پاسخ
سلامت باشید. گل
شادی زندگیشادی زندگی
12 آذر 97 15:19
خداقوت زودزودبیاین وثبت کنین تافراموشتون نشهگل
افرین به فرزندای باهوشتونستاره
🌸محجوب بانو 💖 آقا ســید🌸🌸محجوب بانو 💖 آقا ســید🌸
12 آذر 97 18:01
محبت
سلام عزيزم
بسلامتي تبريك ميگم
انشالله موفق باشه گل پسرت گل
مامان ارشیا و پانیا
پاسخ
ممنون عزیزم. گل
فاطمه مامان فاطمه مامان
12 آذر 97 22:34
به به چه خلاق ♥
❤️Maman juni❤️Maman juni
13 آذر 97 3:34
اَي جااانم 🌺😘
مامانمامان
13 آذر 97 12:18
موفق باشی گل پسرررر
نازی به این گل دخترررررررگل
مامان مامان
17 آذر 97 10:57
چه هنر زیبایی .احسنت به خواهر و برادر گل و هنرمند.
خدا حفظشون کنه بوس
دخترخاله و دختر عمه عطیهدخترخاله و دختر عمه عطیه
20 آذر 97 22:47
خوش باشید محبت