آقا ارشیاآقا ارشیا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره
اجی پانیااجی پانیا، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 26 روز سن داره
مامانمامان، تا این لحظه: 37 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره
بابابابا، تا این لحظه: 45 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره
کیانکیان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره
آجی زهراآجی زهرا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره
امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره
الناالنا، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره
محمد ماهانمحمد ماهان، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره
رادمهررادمهر، تا این لحظه: 6 سال و 30 روز سن داره
زبان اموزی پانیازبان اموزی پانیا، تا این لحظه: 6 سال و 2 ماه و 21 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره

ارشیا و پانیا گلای ناز مامان

خونه باباجون

1392/9/25 15:32
191 بازدید
اشتراک گذاری

دو شنبه شب با بابا آرش رفتیم خونه باباجون. چون من فرداش باید می رفتم دانشگاه گل پسرم شب موند خونه باباجون. دوشنبه بعد از ظهر با دایی محمود اومدی خونه. سه شنبه صبح هم باباجون اومد دنبالت منو هم رسوند دانشگاه. من بعد از دانشگاه رفتم تا اداره کار بعدش هم اومدم خونه باباجون. مامانی بساط کباب رو راه انداخته بود. عصرش هم با دایی محمود اومدیم خونه.چهارشنبه هم خونه باباجون بودیم.

پسندها (2)

نظرات (1)

مامان پانیمامان پانی
14 بهمن 96 13:31
محبت