امروز صبح بابا رفت نرمه. منم با پانیا راهی شدیم که بریم کلاس چرتکه ارشیا تا ببینیم نمره پایانیش چند شده!
ارشیا گفت نمیام و فرستادمش حمام و با پانیا راه افتیم. پانیا دو روزه رکاب زدن رو درست و تموم یاد گرفته. قبلا رکاب رو نصفه می چرخوند. پانیا هم دوچرخه شو اورد.