آقا ارشیاآقا ارشیا، تا این لحظه: 14 سال و 14 روز سن داره
اجی پانیااجی پانیا، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه سن داره
مامانمامان، تا این لحظه: 37 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره
بابابابا، تا این لحظه: 45 سال و 12 روز سن داره
کیانکیان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره
آجی زهراآجی زهرا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره
امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه سن داره
الناالنا، تا این لحظه: 6 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره
محمد ماهانمحمد ماهان، تا این لحظه: 6 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره
رادمهررادمهر، تا این لحظه: 6 سال و 4 روز سن داره
زبان اموزی پانیازبان اموزی پانیا، تا این لحظه: 6 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

ارشیا و پانیا گلای ناز مامان

خونه بابا جون

1392/3/28 23:38
252 بازدید
اشتراک گذاری

پری روز خودت تنهایی ( به قول خودت) رفتی خونه باباجون. دیروز خونه بودم. امروز صبح می خواستم با بابا جون جایی برم واسه همین گفتم تا بابا ارش تو رو نگه داره  ولی تو تا دایی سعیدو دم در دیدی گریه زاری راه انداختی که من هم میام. با خودم بردمت. برگشتنی دایی واست آب هویج گرفت. وقتی رسیدم در خونه تو دوباره گریه کردی خواستی بری خونه بابا جون بلا خره رفتی. بابا ارش عصر کار بود ساعت 12.5 رفت بعد دایی سعید اومد دنبال من، من هم اومدم اونجا. بعد از ظهر آجی زهرا هم اومد. وقتی رفتن با باباجون اینا رفتی بیرون کلی بهت خوش گذشت. شب هم با زور و گریه زاری اومدی. گریه

 

اقا ارشیا

پسندها (2)

نظرات (2)

مامان مهدی یار
25 تیر 92 15:08
معلومه ارشیاجون حسابی عزیز دردونه ی دایی ها و خاله هاست که اینقده با اونا بهش خوش می گذره.....














مامان پانیمامان پانی
9 بهمن 96 20:42
محبت