سفر به بروجن
امروز 22 بهمنه. بابا دیشب شب کار بود. مامانی هم زنگ زد که می خوان برن بروجن. به ما هم گفت که باهاشون بریم. ما هم چون بابا دیشب و پری شب کار بوده و کل دیروز رو خواب با دایی اینا بعد از ناهار رفتیم بروجن. اول رفتیم خونه نامزد دایی سعید بهدش هم خونه یکی از فامیلا و بعدش هم رفتیم خونه دختر عموی باباجون. خلاصه کلی گشتیم.
از بروجن که برگشتیم چون بابا می خواست بره خونه بابابزرگ توی مسیر یه جا باهاش وعده کردیم و از راه نرسیده رفتیم خونه بابابزرگ. امیر علی و زن عمو هم اونجا بودن و عمو یحیی سر کار. شام خونه بابابزرگ بودیم . بعد شام اومدیم خونه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی