آقا ارشیاآقا ارشیا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 4 روز سن داره
اجی پانیااجی پانیا، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره
مامانمامان، تا این لحظه: 37 سال و 11 ماه و 24 روز سن داره
بابابابا، تا این لحظه: 45 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره
کیانکیان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره
آجی زهراآجی زهرا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره
امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره
الناالنا، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره
محمد ماهانمحمد ماهان، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره
رادمهررادمهر، تا این لحظه: 6 سال و 25 روز سن داره
زبان اموزی پانیازبان اموزی پانیا، تا این لحظه: 6 سال و 2 ماه و 16 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

ارشیا و پانیا گلای ناز مامان

چهار شنبه سوری ۹۲

1392/12/28 15:03
305 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 

 

گل پسرم دیشب یعنی چهارشنبه سوری بود. بابا واسمون آتیش روشن نکرد {#emotions_dlg.e2} بابا خیلی بی ذوقه

دیروز عصر بابابزرگ اینا هم اومدن اینجا. واقعاً فهمیدم بی ذوقی بابا بی کی رفته{#emotions_dlg.e13} هیچ کدومشون یادشون نبود که  تولد گل پسرمه. یکمی دلم شکست ولی خدا رو شکر که پسر من هنوز خیلی کوچولوهه هنوز این چیزا رو درک نمی کنه. امروز هم یه برنامه هایی داشتم ولی این قدر اعصابم خورد بود که کلاً یادم رفت. مامانی بابت کودکی هدر رفتت  ازت معذرت می خوام. امروز هم کلی ناراحتت کردم به خاطر یه هزار و پونصد بی ارزش. امشب تولد باباست نمی دونم باید چی کار کنم من هم با بی خیالی جواب بابا رو بدم یا ... مامانی هر لحظه که به عید نزدیک تر می شم حالم گرفته تر میشه.

راستی امروز بلاخره بابا شیشه ها رو پاک کرد. گل پسرم هم کلی کمک کرد. دیروز هم که من ویترین ها رو تمیز می کردم کلی تو دست و پام ول خوردی. هر وقت که دستمال دست می گیرم واسه گرد گیری باید یه دستمال هم به تو بدم. عاشق اینی که به هر چیزی شیشه پاک کن بزنی. دیروز هم یه مقدار شیشه پاک ریختی رو فرش و یه دایره آبی رنگ روی فرش به هم سلام کرد. کارمو مضاعف کردی.

امروز بابا عصر کاره من هم بردمت حمام و حالا هم تو یه خواب نازی. وقتی بیدار شدی اگه حال داشتم می ریم خیابون.

 

 

پسندها (2)

نظرات (1)

مامان پانیمامان پانی
17 بهمن 96 5:39
سوال