آقا ارشیاآقا ارشیا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره
اجی پانیااجی پانیا، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره
مامانمامان38 سالگیت مبارک
بابابابا، تا این لحظه: 45 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره
کیانکیان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره
آجی زهراآجی زهرا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره
امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره
الناالنا، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره
محمد ماهانمحمد ماهان، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 21 روز سن داره
رادمهررادمهر، تا این لحظه: 6 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره
زبان اموزی پانیازبان اموزی پانیا، تا این لحظه: 6 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

ارشیا و پانیا گلای ناز مامان

اولین روز عید نوروز ۹۶

1396/1/1 23:22
585 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام گل پسرم

امروز صبح بابا از سر کار اومد. بعدش با بابا شما یه ساعتی خوابیدی . بعد ناهار عمو داریوش اینا با بابابزرگ اینا اومدن خونمون و قرار شد با هم بریم مبارکه. قبل از اون رفتیم خونه عمه زینب اینا که خونه نبودن و بعدش با بابابزرگ اینا رفتیم خونه باباجون. 

از خونه باباجون هم راهی مبارکه شدیم. شما می خواستی سوار ماشین عمو داریوش بشی ولی دیدم شور رو از مزه می بری واسه همین هم بهت اجازه ندادم. شما هم یکم گریه کردی ولی بعد زود فراموش شد.

از مبارکه که برگشتیم خونه عمو یحیی اینا اومدن خونمون و چند دقیقه بعدش عمه زهره اینا. عمه زهره که رفت با عمو یحیی اینا رفتیم خونه عمو شهریار و بعد خونه عمه زینت.

تو ماشین هم با امیرعلی سر جلو نشستن کلی بحث کردی.

ولی تموم جاهایی که رفتیم پسر خوبی بودی و شیطونی نکردی.

راستی امروز به بابا گفتی که خوب نیست ادم دائم بیکار باشه بابا گفت چرا شما گفتی خوب ادم حوصله اش سر میره‌‌.

امسال همش می گی مسافرت بریم شیراز. امروز تو راه مبارکه از بابا پرسیدی که مبارکه ای ها چه جوری میرن شیراز؟ بابا گفت که باید بیان شهرضا از اونجا برن، شما هم گفتی اخ جون که ما نزدیک تریم‌. 

این هم از دست گل پانی خانوم.

پسندها (2)

نظرات (0)