امروز بابا عصر کار بود و بعد رفتنش رفتیم خونه باباجون. رفتم خونه دایی سعید و لباس پانیا رو دیدم. تا اینجاش که خوب بود. دایی محمود هم از دیروز دیگه سربازیش تموم شد. خودم بدون بچه ها هم یه سر رفتم خونه مادربزرگ. شب هم که اومدیم خونه فعالیت کلاس هنر این هفته ارشیا رو هم انجام دادیم. این اولین کاردستی هست که ارشیا خودش تنهایی درست کرد. واسه چند ماه پیش هست. دیگه همین جا ثبتش می کنم.👆👆👆 راستی اون بادوم رو هم که سبز کرده بودم امروز تو خاک کاشتمش. بادوم رو شکستم بعد تو آب خیسوندم. بعد پوست مغز بادوم رو گرفتم و لای دستمال نمدار گذاشتم. بعد از یک ماه شد این. خیلی تجربه شیرینی بود. این روزا دارم با پانیا شطر...