آقا ارشیاآقا ارشیا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 12 روز سن داره
اجی پانیااجی پانیا، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره
مامانمامان، تا این لحظه: 38 سال و 1 روز سن داره
بابابابا، تا این لحظه: 45 سال و 1 ماه و 10 روز سن داره
کیانکیان، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه سن داره
آجی زهراآجی زهرا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 18 روز سن داره
امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره
الناالنا، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره
محمد ماهانمحمد ماهان، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 22 روز سن داره
رادمهررادمهر، تا این لحظه: 6 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره
زبان اموزی پانیازبان اموزی پانیا، تا این لحظه: 6 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره
ازدواج ماازدواج ما، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره

ارشیا و پانیا گلای ناز مامان

مقدمات مهد کودک

1393/7/2 12:23
206 بازدید
اشتراک گذاری

امروز صبح بعد از صبحانه همگی زدیم بیرون. من رفتم دانشگاه و گل پسرم و بابا هم رفتن خیابون. از دانشگاه که برمی گشتم سر فلکه بودم که بابا زنگ زد گفت ارشیا با باباجون میره خونشون. طولی نکشید که پیداتون کردم. گل پسرم با باباجون اینا رفت من هم رفتم یه جفت دمپایی قرمز و یه لیوان واست خریم و اومدم خونه بابا هم رفت بانک.

عصر من و بابا اومدیم دنبالت اول رفتیم روپوش مهدتو سفارش دادیم و بعدش رفتیم فروشگاه رفاه و بعدش هم رفتیم لوازم التحریر مورد نیاز مهدتو گرفتیم. کل پکش شد 70تومن. اومدیم خونه من قبل از هر کاری اسمتو روی همه ی وسایلت نوشتم. خودت که خیلی ذوقشون رو کردی.

پسندها (2)

نظرات (0)