ششمین روز عید ۹۶
سلام پسرم
امروز هم بابا عصر کار بود. باباجون دایی سعید هم ظهر اومدن دنبالمون.
بابا ارش هم اومد و سر ایستگاه شون پیاده شد.
قرار بود مادربزرگ کیان اینا بیاد واسه شام خونشون.
ولی حوالی ساعت ۲ خبر دادان که یکی از فامیل ها ( اقای جلیلی) فوت شدن و مهمونی دایی سعید هم کنسل شد و دایی سعید و باباجون دایی محمود و مامانی رفتن بروجن.
ما هم تا ساعت ۹ خونه باباجون بودیم و بعدش با دایی محمد اومدیم خونه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی